اشعار شهادت حضرت مسلم بن عقيل(ع)

زمینه

(ده شب)

 

میون کوچه های غم در به درم ، من غصه دار دلبرم

فدایی عشق امام و رهبرم

آواره ی این وادی غربت شدم ، سفیر پور حیدرم

فدایی عشق امام و رهبرم

کوفه میا ای ماه عالم آرا ، کوفه میا به خون فرق مولا

کوفه میا قسم به اشک زهرا

آه و واویلا ، عزیز زهرا

******

دارالعماره گشته معراجم حسین ، ای به دو عالم نور عین

ای خاک کوی تو تمام عالمین

جان در رَهِ تو می دهم با افتخار ، ای روشنای نَیّرین

ای خاک کوی تو تمام عالمین

این مردمان اهل جفا و ننگند ، در راه دین منافق و دو رنگند

با تو حسین،همه به فکر جنگند

آه و واویلا ، عزیز زهرا

******

در کوچه های شهر غم جان بر لبم ، ای آفتاب مکتبم

من غصه دار حال و روز زینبم

زبانِ روزه با لبانِ تشنه ام ، در ذکر یارب یا ربم

من غصه دار حال و روز زینبم

این مردمان به تو وفا ندارند ، کاری به جز ظلم و جفا ندارند

شرم و حیا از مصطفی ندارند

آه و واویلا ، عزیز زهرا

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: مسلم ابن عقیل

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور وشهادت حضرت مسلم(ع)
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و...شهادت حضرت مسلم(ع)

نوحه

(به سبک باغبانم من و باغ من)

(دوازده شب)


شب شده ای خدا تا سحر شب زنده دارم

گرید از چشم گریان من طناب دارم

ای نسیم سحر ، گو با امامم

بشنو از کوفه ، آخرین سلامم

یاحسین یاحسین میا به کوفه

******

بسته بال و پرم از یسار و از یمین شد

از روی بام کوفه تنم نقش زمین شد

پیکرم را به هر سویی کشیدند

همچو بسمل ز جسمم سر بریدند

یاحسین یاحسین میا به کوفه

******

ای سفر کرده تو زیب دامان رسولی

از تو مهمان نوازی شود خانه ی خولی

ای که رخسار تو آیات نور است

کی سزاوار تو کنج تنور است

یاحسین یاحسین میا به کوفه

دریافت سبک




موضوعات مرتبط: مسلم ابن عقیل

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور وشهادت حضرت مسلم(ع)
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار حرکت کاروان امام حسين(ع) از مکه به کربلا

زمینه - شور

 

با دلی خون و مبتلا رفته                     قافله سوی کربلا رفته

آه و واویلا، آه و واویلا، آه و واویلا

جمله در خط حضرت دلبر                    عون و عباس و قاسم و اکبر

یوم ترویّه روز هجران است           عترت زهرا(س) دل پریشان است

شور گلشن از لاله و یاس است     پرچم نهضت دست عباس است

کاروان غم عازم صحرا                  گشته بر عترت نوحه خوان زهرا

جان آله الّه میرسد بر لب                میشود بی سر هستی زینب

بهر حفظ دین جان فدا گردد                     رأس  او ماه نیزه ها گردد

 

دریافت سبک زمینه

دریافت سبک شور



موضوعات مرتبط: حرکت کاروان از مکه به کربلا

برچسب‌ها: اشعار حرکت کاروان امام حسين(ع) از مکه به کربلا
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و...شهادت حضرت مسلم(ع)

 

واحد

)به سبك شده در کرببلا غوغا)

)یازده شب(


سفیرم اما تک و تنها    اسیر غربت شدم آقا


نوشتم نامه برای تو    حلالم کن یوسف زهرا


نیا به سوی کوفه که زدن زیر وعده هاشون


نامه دادن بهت ولی زیر عباس شمشیراشون


اینا که رزق از علی خوردن


دل من رو خیلی آزردن


تنم رو تو کوچه ها بردن


امیر زینب نیا کوفه


******


تو سینه بغض از علی دارن   به جای گل نیزه می‌کارن


نیا که این بی وفا مردم         تو نامردی کم نمی زارن


اینجا دیگه پیرو جوون فرقی نداره براشون


اصغرتو اینجا نیار به حق زهرا آقاجون


آتیش می گیره دلت آقا


اسیر میشه دختر زهرا


پیش چشم حضرت سقا


امیر زینب نیا کوفه

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: مسلم ابن عقیل

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور وشهادت حضرت مسلم(ع)
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و...حرکت کاروان از مکه به کربلا

زمینه


میرسد بر همه        بوی کرببلا

میرود قافله           سوی کرببلا

آه و واویلتا ، آه و واویلتا

******

غربت اهل بیت    آتشی در دل است

دختر فاطمه(س)    زینت محمل است

آه و واویلتا ، آه و واویلتا

******

در مَثل دُرّ ناب              طفل ناز رباب

بین قنداقه اش       رفته راحت به خواب

آه و واویلتا ، آه و واویلتا

******

میرسد موقعی     کز جفایی عیان

میخورد بر حرم      چشم نا محرمان

آه و واویلتا ، آه و واویلتا

******

عترت داور و            اشک چشم تری

ای امان از غم و         درد بی معجری

آه و واویلتا ، آه و واویلتا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حرکت کاروان از مکه به کربلا

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور وحرکت کاروان از مکه به کربلا
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و...حرکت کاروان از مکه به کربلا

زمینه

 

دل عالم بر مصیبت مبتلا شد

حاجی زهرا عازم کربلا شد

واویلا واویلا واویلا واویلا

سوزم از سوز آه یوسف زهرا

قربانیان ، همراه یوسف زهرا

میشوند این لاله ها عاقبت پرپر

عون و جعفر ،قاسم و عباس و اکبر

دل سکینه در شور و اضطراب است

در آغوش مادر فرزند رباب است

دلربای قافله یاس وآلاله

بر دوش ابوفاضل طفل سه ساله

حجت حق در آه و شور و نوایی

زینب و گریه بهر درد جدایی

نورانی  با یا حسین نطق و بیانش

زینب بوَد در میان محرمانش

اما رسد روزی که از غربت و غم

خورَد به دخت حیدر چشم نا محرم

رسد روزی که حسین ، سر جدا گردد

رأسش هلال روی نیزه ها گردد

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حرکت کاروان از مکه به کربلا

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور وحرکت کاروان از مکه به کربلا
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و...حرکت کاروان از مکه به کربلا

نوحه

)به سبک با غم و سوز سینه(

 

در پی ِ دلبر همه ، حاجیان ِ فاطمه

شود آن جمع خدایی

عاقبت کرببلایی

آه و واویلا واویلا

******

یک گلشن ِ گل ِ یاس ، قاسم و عون و عباس

همه مَحو ِ سیمای یار

همه دلخوش به علمدار

آه و واویلا واویلا

******

برده از ثارالّه دل ، زینب میان محمل

اشک او جاری ز عین است

همه دم فکر حسین است

آه و واویلا واویلا


دریافت سبک



موضوعات مرتبط: حرکت کاروان از مکه به کربلا

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور وحرکت کاروان از مکه به کربلا
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام باقر(علیه السلام)


روضه امام محمد باقر(ع)

من هم از آن طفلاني ام که عمه زينب
از زير دست و پا کشيد و زنده ماندم

**************************


نگاه کودکي ات ديده بود قافله را
تمام دلهره ها را، تمام فاصله را

هزار بار بميرم برات، مي خواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهاي غمي، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنويسم کدام مرحله را

چقدر خاطره ي تلخ مانده در ذهنت
ز نيزه دار که سر برده بود حوصله را

چه کودکي بزرگي است اين که دستانت
گرفته بود به بازي گلوي سلسله را

ميان سلسله مردانه در مسير خطر
گذاشتي به دل درد، داغ يک گِله را

چقدر گريه نکرديد با سه ساله، چقدر
به روي خويش نياورده ايد آبله را

دليل قافله مي برد پا به پاي خودش
نگاه تشنه ي آن کاروان يک دله را

هنوز يک به يک، آري به ياد مي آري
تمام زخم زبان هاي شهر هلهله را

مرا ببخش که مجبور مي شوم در شعر
بياورم کلماتي شبيه حرمله را

بگو صبور بلا در منا چه حالي داشت
که در تلاطم خون ديد قلب قافله را

سيد حميدرضا برقعي

**************************

دلي شکسته و چشمي ز گريه، تر دارم
گشوده ام پر اگر نيت سفر دارم

اگرچه ماه محرم خزان شدم اما
هميشه چند دهه روضه در صفر دارم

همه ز مرگ پدر ارث مي برند و من
بساط گريه ام ارثي ست کز پدر دارم

هشام! زخم دلم که براي حالا نيست
من از غروب دهم زخم بر جگر دارم

زمانه دست ز قلب شکسته ام بردار
من از بريدن رأسش خودم خبر دارم

به ياد ساقي لب تشنه امام شهيد
ميان قاب دلم عکسي از قمر دارم

اگرچه قصه من مال سال ها پيش است
هميشه يک سر بر نيزه در نظر دارم

غروب کرببلا زخمهاي سختي داشت
ولي ز شام بلا زخم بيشتر دارم

از اينکه بودم و اصغر ز نيزه مي افتاد
غرور له شده و آه شعله ور دارم

دلم گرفته از اينکه نشد درآن ايام
ز روي دست رقيه طناب بردارم

مهدي نظري



موضوعات مرتبط: امام محمد باقر(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام باقر(علیه السلام)
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام باقر(علیه السلام)


محمود ژوليده

شيعه كند مرا صدا كه حجت خدا منم
آنكه شده به كودكى شاهد كربلا منم

ز بعد مرتضى على پس از حسين و مجتبى
از پس زين العابدين ولىّ كربلا منم

وارث علم و دين همه كنز خفىّ فاطمه
شاهد كوى علقمه وصىّ مصطفى منم

آنكه ز بين خاك و خون با غم و غربتى فزون
سر بريده ديده است به روى نيزه‏ها منم

همدم شير خواره‏ام محرم گاهواره‏ام
همسفر رقيه‏ام محرم بچه‏ها منم

همره كاروانيان اسير دست دشمنان
به زير تازيانه ‏ها به شام و نينوا منم

آنكه به روضه بانى است عاشق روضه خوانى است
چه در بقيع چه كربلا چه بين خانه‏ها منم

قسم به اين حقيقتم بخاطر مصيبتم
آنكه بود به دست او برات كربلا منم

**************************

 **زبان حال امام سجاد(ع) با فرزندش امام باقر(ع) در روز عاشورا **


خوب دقت کن تماشا کن ، اين غروب ارغواني را
خوب در خاطر نگه دار اين رستخيز ناگهاني را

بيش از اينها صبر کن آري تا که در يادت نگه داري
شرح درد خطبه هايي که بعدها بايد بخواني را:

غنچه هاي زخمِ پروانه... بالهاي کنده از شانه ...
رد شلاق خزان روي لاله هاي قد کماني را...

اين شقايق زار ، طفل من ! دفتر نقاشي عشق است
با خودت تکرار کن نام اين زمين آسماني را

کودکم مشق شبت اين است با سرانگشتان زخمت بر
دفتر افلاک بنويسي درد دل هاي نهاني را

بعد فردا مرد خواهي شد مردي از جنس همين پاييز
تا بفهماني به يک تاريخ فصل هاي جاوداني را

بعدها وقتي که انسان از نسل آزادي سوالي کرد
در جوابش شرح خواهي داد مو به مو نام و نشاني را

نام ها را نقش خواهي زد يک به يک بر صفحه ي ايام
خط به خط تصوير خواهي کرد رنج هاي دودماني را

نقش هايت آنچنان پر رنگ ، رنگ هايت آنچنان خونين
محو خواهد کرد از تاريخ ،  کلک تو اعجاز "ماني" را

گوش کن فرياد زينب را گوش کن در خاطرت بسپار
تا بياموزي به شاعر ها راه و رسم نوحه خواني را

تا بياموزي که عاشورا گريه نه فرياد حق خواهي ست
پس بمان اينجا و راوي شو زينب؛ اين زهراي ثاني را

. . .

آه از روزي که اندوهش کودکان را پير کرده آه! *
پس بگو از خود ...روايت کن طفل پيرِ بي جواني را...

 

*يوما يجعلُ الولدانَ شيبا - روزي که از سختي اش کودکان پير مي شوند...( سوره مزمل آيه 17)

**************************


قاسم نعمتي

بار بلا به شانه کشيدم به کودکي
از صبح تابه عصر چه ديدم به کودکي

ازخيمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دويدم به کودکي

آن شب که درمقابل من عمه را زدند
فرياد الفرار شنيدم به کودکي

عمه اگرچه درهمه جا شد سپر ولي
من ضرب دست شمر چشيدم به کودکي

آن شب که در خرابه سر آمد ميان مان
چون عمه ام رقيه خميدم به کودکي

با کعب ني لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام نديدم به کودکي

يک سرخ مو ز قافله ما کنيز خواست
اين را به گوش خويش شنيدم به کودکي

در مجلس شراب که شخصيتم شکست
من آستين صبر جويدم به کودکي


**************************


حسن کردي

آمدم در پناه چشمانت
زائر هفت آسمان باشم
باقر علمِ آل پيغمبر
آمدم در کلاستان باشم

تو الفباي شيعه بودن را
صرف کردي و يادمان دادي
و به دنياي تيره از ترديد
يک بغل عشق ارمغان دادي

با کلامي صميمي و محکم
فقه تاريخ را بنا کردي
با زلال حديث و تفسيرت
باورم را پر از خدا کردي

اي که در شهر مادري،عمري
غربت از حرفهات پيدا بود
وقت دلواپسي توسل تو
يا الهي...به حق زهرا بود

ديده اي با نگاه خون آلود
که غريبي ز صدر زين افتاد
و در آغوش خاکي گودال
ناگهان عرش بر زمين افتاد

گر چه از زهر خون جگر گشتي
تا سه روزي که ناله ميکردي
بي گمان لحظه هاي آخر را
ياد طفل سه ساله ميکردي

**************************

سيد حميدرضا برقعي



نگاه کودکي ات ديده بود قافله را
تمام دلهره ها را، تمام فاصله را

هزار بار بميرم برات، مي خواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهاي غمي، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنويسم کدام مرحله را؟

چقدر خاطره ي تلخ مانده در ذهنت،
ز نيزه دار که سر برده بود حوصله را

چه کودکي بزرگي است اين که دستانت
گرفته بود به بازي گلوي سلسله را

ميان سلسله مردانه در مسير خطر
گذاشتي به دل درد، داغ يک گِله را

چقدر گريه نکرديد با سه ساله، چقدر
به روي خويش نياورده ايد آبله را

دليل قافله مي برد پا به پاي خودش
نگاه تشنه ي آن کاروان يک دله را

هنوز يک به يک، آري به ياد مي آري
تمام زخم زبان هاي شهر هلهله را

مرا ببخش که مجبور مي شوم در شعر
بياورم کلماتي شبيه حرمله را

بگو صبور بلا در منا چه حالي داشت
که در تلاطم خون ديد قلب قافله را؟

**************************

مهدي نظري


دلي شکسته و چشمي ز گريه، تر دارم
گشوده ام پر اگر نيت سفر دارم

اگرچه ماه محرم خزان شدم اما
هميشه چند دهه روضه در صفر دارم

همه ز مرگ پدر ارث مي برند ومن
بساط گريه ام ارثي ست کز پدر دارم

هشام! زخم دلم که براي حالا نيست
من از غروب دهم زخم بر جگر دارم

زمانه دست ز قلب شکسته ام بردار
من از بريدن رأسش خودم خبر دارم

به ياد ساقي لب تشنه امام شهيد
ميان قاب دلم عکسي از قمر دارم

اگرچه قصه من مال سال ها پيش است
هميشه يک سر بر نيزه در نظر دارم

غروب کرببلا زخمهاي سختي داشت
ولي ز شام بلا زخم بيشتر دارم!

از اينکه بودم و اصغر ز نيزه مي افتاد
غرور له شده و آه شعله ور دارم

دلم گرفته از اينکه نشد درآن ايام
ز روي دست رقيه طناب بردارم

**************************

محمود ژوليده

من بر فلک امامم من بر ملک شهودم
ذکر عَلَي الدَّوامم من معني سجودم

هم شاهد قيامم   هم شاهد قعودم
هم مظهر وجودم  هم مُظهر وجودم

نور شهود و غيبم   آئينه قلوبم
من باقر العلومم  من کاشف الکروبم

من حجت خدايم تفسير هل اتايم
دلبند مرتضايم  فرزند مصطفايم

نور دل حسينم  سجاد را عطايم
من يادگار درد و غم هاي کربلايم

تاريخ کربلا را بايد ز من بجوييد
گاهي ميان روضه از قول من بگوييد

من چار ساله بودم  ديدم غم و بلا را
مي ديدم از مدينه تا شام ابتلا را

کس همچو من نديده مظلوم مبتلا را
تصوير زنده ديدم اوضاع کربلا را

من ديده ام خدا را پامال سمّ مرکب
رأس ز تن جدا را در پيش چشم زينب

ديدم به روي نيزه هجده سر بريده
در قتلگاه ديدم يک حنجر دريده

خورشيد کاروان را ديدم به اشک ديده
ديدم که از جسارت رنگ عمو پريده

بر ناقه هاي عريان بريان دل زنان بود
چشمان غيرت ما گريان بانوان بود

من ديده ام هجوم دشمن به دختران را
از خيمه ها فرار اطفال و مادران را

با بوته ها هم آغوش ، جان داده خواهران را
بر نيزه هاي خونين رأس برادران را

با نيزه آشنايم با تازيانه همدم
با کعب نِي انيسم با آه و ناله مَحرم

من در تمام اين راه در سوز و آه بودم
با اشک و آه حسرت غرق نگاه بودم

همراه عمه زينب در قتلگاه بودم
در حلقه هاي آتش در خيمه گاه بودم

ماتم کشيده ام من ، سيلي چشيده ام من
تهمت شنيده ام من ، بس داغ ديده ام من

منزل به منزل از غم مُردم در اين اسارت
از بس به عمه هايم شد از جفا جسارت

روحيه لطيفم خورد از ستم خسارت
گاهي لباس و گاهي رفت آبرو به غارت

دشمن به بي حيايي بر عمه، در حضورم
با تهمت کنيزي زد لطمه بر غرورم

خواهد پيام ما را هر کس دهد به عالم
ياد غم و بلا را بايد کند دمادم

حتي کند منا را ماتم سراي اين غم
جوييد کربلا را در خيمه محرّم

ياري کنيد ما را با روضه هاي غربت
گاهي کنار پرچم گاهي کنار تربت

از وبلاگ حاج محمود ژوليده

**************************

غلامرضا سازگار

اي دوّمين محمد و اي پنجمين امام
از خلق و از خداي تعالي تو را سلام

چشم و چراغ فاطمه خورشيد هفت نور
روح و روان احمد و فرزنـد چـار امــام

آن هفت نور، روشني چشم هفت اب
آن چار امام خود پدر اين چهار امام

وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبي جز به احترام

هم ساکنان عرش به پايت نهاده رخ
هم طايران سدره به دستت هميشه رام

حکم خدا به همّت تو گشته پايدار
دين نبي به دانش تو مانده مستدام

با آن همه جلال و مقامي که داشتي
ديدي ستم ز خصم ستمگر علَي الدّوام

گه ديد چشم پاک تو بيداد از يزيد
گاهي شنيد گوش تو دشنام از هشام

گريند در عزاي تو پيوسته مرد و زن
سوزند از براي تو هر لحظه خاص و عام

گاهي به دشت کرب و بلا بوده اي اسير
گاهي به کوفه بر تو ستم شد گهي به شام

خواندند سوي بزم يزيدت بدان جلال
بردند در خرابه ي شامت بدان مقام

گه کف زدند اهل ستم پيش رويتان
گه سنگ ريختند به سرهايتان ز بام

راحت شدي ز جور و جفاي هشام دون
آندم که گشت عمر تو از زهر کين تمام

داريم حاجتي که ز لطف و عنايتي
بر قبر بي چراغ تو گوئيم يک سلام

«ميثم» هماره وصف شما خاندان کند
اي مدحتان بر اهل سخن خوشترين کلام



موضوعات مرتبط: امام محمد باقر(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام باقر(علیه السلام)
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار روز عرفه

تا که از سوي حق آواي بيا مي آيد
وسط روز گدا پشت گدا مي آيد

هاتفي زد به روي شانه ام و گفت بيا
از شفاخانه حق بوي دوا مي آيد

وقتي يک کوه گنه با پر کاهي پاک است
از گنه کار نپرسيد چرا مي آيد

ناله ها از سر اين است که بي چيز شدم
کيسه زر که فرو ريخت صدا مي آيد

حج نرفتم ولي يک لک لبيک حسين
از همين جا که بگويم خدا مي آيد

رخت احرام نبسته همه محرم شده ايم
خودمانيم سپيدي چه به ما مي آيد

آنقدر جرم و خطا سرزده از ما که فقط
به تو بخشيدن اين جرم و خطا مي آيد

عرفات است ولي هرکه بگويد يا رب
پاسخش از طرف کرب و بلا مي آيد

وقت قرباني زهرا شده در کرب و بلا
خواهرش ديد که خنجر زقفا مي آيد

 

اگر شاعر اين شعر را ميشناسيد لطفا اطلاع دهيد



موضوعات مرتبط: شب و روز عرفه

برچسب‌ها: اشعار روز عرفه
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار حرکت کاروان امام حسين(ع) از مکه به کربلا


عباس از مقابلش امشب تکان نخورد
طوري عنان گرفت که مرکب تکان نخورد
با احتياط خواهر خود را سوار کرد
طوري که آب در دل زينب تکان نخورد

*************************

علت اين حج نا تمام بزرگ است
از طرفي هم سپاه شام بزرگ است
بغض فرو خورده ي امام بزرگ است

پشت سر كاروانش آب نپاشيد
آه نمك بر دل كباب نپاشيد

ماند ؛ و گفتند حاضر است كه باشد
رفت ؛ و گفتند عابر است كه باشد
گريه ندارد ؛ مسافر است كه باشد

آب نپاشيد ميرود كه نيايد
دل به بيابان تشنه زد كه نيايد

رفت و پي اش آمدند نامه رسان ها
باز همان وعده ها و خط و نشان ها
كندي شمشيرها و نيش زبان ها

آب نپاشيد كه به آب نياز است
كوفه اگر مقصد است راه دراز است

قافله اي مي رسد غبار ندارد
قافله سالار آن قرار ندارد
از همه يك جور انتظار ندارد

هركسي از بين راه، راه جدا كرد
گاه به او دل سپرد گاه جدا كرد

صلح كه هرگز! جهاد هم برسد هيچ
لشگر ابن زياد هم برسد هيچ
اين كه نسيم است، باد هم برسد هيچ

آب نريزيد، جام ها پر خون است
عقل نشسته، ميانه دار جنون است

 نسبت اين دو سپاه، يك به هزار است
مشك هنوز آنطرف به دست سوار است
با ترك لب چقدر مثل انار است

از سر مشكش عمو ولي نگذشته
آب هنوز از سر علي نگذشته

دشت پر از بوي نافه ميشود امروز
گرگ از آهو كلافه ميشود امروز
بر هنر عشق اضافه ميشود امروز

اين سر آزاد عشق بود كه افتاد
در سر ما باد عشق بود كه افتاد

سوختن در چرا به چشم نيامد؟
خطبه ي حيدر چرا به چشم نيامد؟
گريه ي اصغر چرا به چشم نيامد؟

پاسخ چندين هزار مسئله سرخ است
آب بريزيد دست حرمله سرخ است

محمد حسين ملکيان

*************************

خاندان علي و ننگ مذلت هيهات
دامن فاطمي و لکه بيعت هيهات

علم حادثه بردار سفر بايد کرد
پاي در معرکه بگذار خطر بايد کرد

باربربند دگر ترک وطن بايد کرد
تيغ برگير که باتيغ سخن بايد گفت

جاده در جاده به ديدار خدا بايد رفت
خسته ، پاي آبله تا کرببلا بايد رفت

طاقت هجر نداري ره هجرت بازاست
پاي اگر هست تورا جاده جنت باز است

فصل وصل است گر از فاصله ها درگذريد
اي مجانين حق از سلسله ها درگذريد

سر به شمشير سپاريد که تقدير اين است
شکوه زنهار که تاوان جنون سنگين است

عشق گويد که ازاين مرحله چون بايد رفت
بي سر وبي کفن ،آغشته به خون بايد رفت

هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
هرکه دارد سر همراهي ما بسم الله

خيمه رانيز دمي چند به ظلمت بسپار
راه رجعت به سلامت طلبان بسپار

هرکه را ذوق جراحت نبود برگردد
هر که را ذوق شهادت نبود برگردد

هان که فردا سرو شمشير به هم خواهد خورد
سرنوشت همه با تيغ رقم خواهد خورد

عشق طوفان جنون دگر انگيخته بود
عطش و حنجر و خنجر به هم آميخته بود

آسمان در قدح تشنه هفتاد و دوصبح
يک افق باده زدرياي شفق ريخته بود

ماند هفتاد و دو شوريده از آو مدعيان
همه را عشق به غربال بلا بيخته بود

در شگفتم که کسي جز شهدا زنده نماند
عشق از آن محشر کبري که بر انگيخته بود

محشري بود تماشايي و عاشورايي
که به تصوير نيايد زقلم فرسايي

شهسواران پي معراج کمر مي بستند
زره حادثه مردانه به برمي بستند

مرگ از هيبت آنها متواري مي شد
تافرا سوي صف خصم فراري مي شد

همه را شوق که از کاش زنو زنده شويم
زخمها خورده و درخون خود افکنده شويم

کاش صدبار بميريم و زنو جان گيريم
پير رخصت دهد و جانب ميدان گيريم

تانفس مي دمد از حنجره تکبير زنيم
در رکاب پسر فاطمه شمشير زنيم

 شاعر ???????




موضوعات مرتبط: حركت كاروان از مكه به كربلا

برچسب‌ها: اشعار حرکت کاروان امام حسين(ع) از مکه به کربلا
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت حضرت مسلم بن عقيل(ع)


 باور نميکردم گذرها را ببندند
من را که ميبينند درها را ببندند

خورشيد بودم زير نور ماه رفتم
جان خودت تا صبح خيلي راه رفتم

در شهر کوفه کوچه گردي کم نکردم
اين چند شب يک خواب راحت هم نکردم

من شير بودم کوفه در زنجيرم انداخت
اين کوچه هاي تنگ آخر گيرم انداخت

امروز جان دادم اگر جانت سلامت
دندان من افتاد دندانت سلامت

حالا که مي آيي کفن بردار حتما
اي يوسف من پيرهن بردار حتما 

حالا که مي آيي ستاره کم بياور
بادخترانت گوشواره کم بياور

حيرانم اما هيچکس حيران من نيست
باور کن اينجايي که ديدم جاي زن نيست

اينجا براي خيزران لب را نياري
آقا خدا ناکرده زينب را نياري

اصلا ببين گلها توان خار دارند
پرده نشينان طاقت بازار دارند

من راضي ام انگشتر من را بگيرند
وقت کنيزي دختر من را بگيرند

اينجا براي نعل پا دارند آنقدر
کنج تنور خانه جا دارند آنقدر

مهر و وفا که نه جفا دارند اما
اينجا کفن نه بوريا دارند اما

بايد مسير تو چرا اينجا بيفتد
حيف از سرتو نيست زير پا بيفتد

علي اکبر لطيفيان



موضوعات مرتبط: حضرت مسلم(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت حضرت مسلم بن عقيل(ع)
[ 9 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد (علیه السلام)

 

امیر عظیمی

ای که بر جود تو عیسای نبی رو می زند
روبروی گنبد تو نوح زانو می زند

صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می زند
شمع عمرت در جوانی از چه سو سو می زند

بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است
در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است

ذکر مظلومیّتت در شهر پر آوازه شد
در جوانی رشته ی عمر تو بی شیرازه شد

زهری آمد رخنه کرد و درد بی اندازه شد
زخم های کهنه ی آل پیمبر تازه شد

باز یا رب بی وفایی زنی در اهل بیت
روضه های مجتبی و زهر همسر، اهل بیت

زهر گاهی چند سالی با جگر سر می کند
رفته رفته مرغ روحت را کبوتر می کند

گاه زهری در جگرها کار خنجر می کند
قلب ها را پاره و جان را مکدّر می کند

در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد
مثل جدّت، لحظه ی آخر تو را لب تشنه کرد

مثل جدّت، لحظه ی آخر تنت بی تاب شد
تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد

آب هم چون کربلا در خانه ات نایاب شد
ذکر لبهایت"علی این تشنه را دریاب" شد

وقت مردن،جرعه آبی بر جگرها خوشتر است
آب خوردن اصلاً از دست پسرها خوشتر است

همچو بسمل! وای بر من، می زدی تو دست و پا
هلهله می کرد دشمن، می زدی تو دست و پا

در سرای خویش اصلان، می زدی تو دست و پا
بشکند دستان آن زن، می زدی تو دست و پا

ای شب قدر رضا، قدر تو را نشناختند
پیکرت را روی بام خانه ات انداختند

سایه سار پیکرت، بال کبوترهای شهر
گریه کن های غمت، چشمان مادرهای شهر

سینه زن های شما دستان خواهرهای شهر
پیکر تو دفن شد مانند پیکرهای شهر

کربلا امّا تنی عریان به روی خاک ماند
داغ یک سینه زنی در سینه ی افلاک ماند


*************************


سید محمد میرهاشمی

رزمنده ی عشقم مرا همسنگرى نیست
مادر نه ، فرزندى نه ، یار و همسرى نیست

جز مرگِ غربت با دل صد پاره از غم
بهر نجات از غصه راه بهترى نیست

غربت ببین فریاد من بر آسمان است
اما چه سازم قاتلم را باورى نیست

جان دادم و دست خودى در كار باشد
زهر خودى خوردم كه زهر دیگرى نیست

جز خاكهاى حجره ی در بسته و ، جز
خون جگر از بهر این دل یاورى نیست

هر قطره ی خون دلم این نكته گوید :
یاس سپید عشق كه نیلوفرى نیست

با نیش خند طعنه‏ ها سوراخ شد دل
وا حسرتا گر ضربت میخ درى نیست

من مرغ عشق كوثر از نسل رضایم
كنج قفس از من به جز مشت پرى نیست

تا كه بدامانش بگیرد این سرم را
جان مى دهم اما كنارم مادرى نیست

بالاى جسم نیمه جانم كف زنانند
شادى چرا ؟ این شیوه ی غم پرورى نیست !

با یاد جدّم از عطش مى ‏سوزد این دل
لبها ترك خورده ولى آب آورى نیست

در آفتاب بام ، جسمم را گذارید
بهر سم اسبان مرا گر پیكرى نیست

************************

محمود ژولیده

گه ز پا اُفتم و با آه جگر می خیزم
گه نشینم وسط حجره و بر می خیزم

دل من با جگر خون شده عادت کرده
مثل هر روز که با سوز جگر می خیزم

نگرانِ نَفَسِ سوخته ام نیست کسی
تشنه جان بازم و دنیای دگر می خیزم

به گمانم دگر این عمر وصالی ندهد
در جوانی ز پی بار سفر می خیزم

بعد هر ناله جانسوز که اُفتم ز نَفَس
باز از هلهلۀ چند نفر می خیزم

قتلگاهم شده این حجرۀ در بسته حسین
گرچه بی نیزه و شمشیر و سپر می خیزم

به جوانیِ علی اکبرت ای جدّ غریب
وقت رفتن به تماشای پسر می خیزم

به امید نفس آخر و دیدار اجل
گاه در بستر خود دیده به در می خیزم

یاد پهلوی شکسته کمرم را خم کرد
گه از این دنده به پهلوی دگر می خیزم

منکه در کودکی یک بار زمین افتادم
گاه چون فاطمه با درد کمر می خیزم

با خروج پسر فاطمه هنگام ظهور
همره منتقم فاطمه بر می خیزم


************************

محمود قاسمی

گیرم که گلی به زیر پا جا دارد
یا مرغ میان شعله مآوا دارد
از پشت در حجره پراکنده شوید
جان دادن او مگر تماشا دارد ؟

************************


محمد سهرابی

سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود
چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود

زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید
شکوه ی سرخت اگر سوی خراسان نرود

وحشت داغ تو رَم داد دلم را ورنه
گفته بودند که آهو به بیابان نرود

فاطمه بهر سرت روغن بادام آورد
گریه کرده است که زلف تو پریشان نرود

عرق آلود به دیدار تو آمد پدرت
زآن که بی غسل، کسی دیدن خوبان نرود

تشت رسوایی این زن ز سر بام افتاد
بر سر بام گرفتم تنت ای جان نرود

رقص تشت است که کم نیست ز رقص شمشیر
یارب اینگونه دگر مرد به میدان نرود

آفتاب لب بامی، تو مگر عمر منی؟!
یارب این عمر من خسته شتابان نرود

غم خود را بده و شافع این امّت باش
تا کسی سوی بهشت از درت ای جان نرود

بال در بال به بالای بلای تو ملول
چند مرغند که با پیکر تو آن نرود

که ز خورشید فروزان به تن شاه شهید
از تنش رنگ برفت و غمش از جان نرود

پس چرا شد قُرُق روضه ی تو روضه ی طوس
گر ز بغداد فغانت به خراسان نرود؟

لب گزیدن به چه معنی است، جگر را بگزید
که ز تن جان شد و جان از پی جانان نرود


************************

محمد فردوسی

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را
طوری که حتی تار دیدی این و آن را

وقت زمین افتادنت احساس کردی
در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را

در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد
یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را

مثل عمو جانت حسن آزار دیدی
از بس شنیدی از خودی زخم زبان را

این زن که دست جعده را از پشت بسته
جاری نمود اشک زمین و آسمان را

از او تقاضای دو قطره آب کردی
وقتی تماشا کرد خشکی دهان را ...

... در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت
سوزاند قلب مادری قامت کمان را

با هلهله ... با کف زدن ... با پای کوبی
مانند عاشورا ورق زد داستان را

هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن
دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را

 شکر خدا بالای بام آماده کردند
بال کبوترها برایت سایه بان را

دور و بر تو جز کبوترها نبودند
دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را

با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند
دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)


سرود

(به سبک کامل شده ماه شبهای علی)

 

تو آسمون امشب باز مهمونیه    گوش کنید که وقت خطبه خونیه

فریاد میزنه جبریل امین       مِی خونه شده معراج زمین

لبخند لب داماد رو ببین

وقت فراره غمه      میون این همهمه

با رخصت از بزرگترا ، بله میگه فاطمه

بارون گل می‌باره     حضرت احمد داره

دست علی و زهرا رو تو دست هم میذاره

یاحیدر ، یازهرا

******

دسته جمع ملائک سفره می چینن     وقتی که نگاه عشقو می بینن

خورشید یه طرف، دریا یه طرف     اعلا یه طرف، والا یه طرف

حیدر یه طرف، زهرا یه طرف

شهرو گلستون کنید     لبها رو خندون کنید

به صرف شام عروسی ، عالمو مهمون کنید

دسته ی گل بیارید     دل روی دل بکارید

برای این عروس و داماد ، سنگ تموم بذارید

یاحیدر ، یازهرا

******

امشب همه میدن به علی سلام     میگن که ایشالا زندگی به کام

امشب مدینه شهر شعفه     عالم همگی مست شد یه دفه

جشن آقا تو صحن نجفه

عجب شبیِ امشب     خنده میاد روی لب

حاصل این وصلت میشه حسن و حسین و زینب

امشب ایشالا مولا     شاباش میده به ماها

یک شب جمعه یه سفر زیارت کربلا

یاحیدر ، یازهرا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)

 

خوش به حال ِ اونی که پیرو مولاس ، اون مولا که پرچمش همیشه بالاس

پرونده ی قبولی کلّ اعمال ، محبت علی و حضرت زهراس

یاعلی و ، یا زهرا دوام عشق منه

یاعلی و ، یا زهرا تمام عشق منه

یاعلی و ، یا زهرا کلام عشق منه

با دعاشون دلا روشنه ، شوره زارا مثه گلشنه

یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه

با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه

******

گدای این خونه شاه کلّ دنیاس ، اختیار دلامون به دست مولا

افتخار همه ی ما تا قیامت ، ولایت علی و حضرت زهرا

یاعلی و ، یا زهرا سرود اهل ولا

یاعلی و ، یا زهرا ترنّم شهدا

یاعلی و ، یا زهرا جواز کرببلا

آبروی دل مبتلا ، آرزوی همه سائلا

یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه

با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه

******

وقتی بین روضه ها و هیئتاییم ، اِنگار که تو سعی ِ مروه و صفاییم

خدا رو شکر که به لطف حضرت حق ، دلداده ی اهل بیت مصطفاییم

دل ماها ، ایشالا که با صفا بشه و

حرمُ الله ، بشه قدری با خدا بشه و

متبرّک ، به اوصاف کربلا بشه و

شعارش ذکر اعلا بشه ، یا علی و یا زهرا بشه

یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه

با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه

******

مس ِ قلبم انگاری کیمیا میخواد ، تجلی جلوه ی دلربا میخواد

امشبی از پدر و مادر سادات ، مدینه و نجف وکربلا میخواد

ببینید که ، من ِ دلشکسته در به درم

شده مثل ، شب درد و غصه ها سحرم

میخوره کی ، به چشمام نسیم ناب حرم

رو به سوی ، حرم می‌پرم ، قدم زائرا رو سرم

یاعلی و ، یا زهرا نوای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صفای قلب منه

یاعلی و ، یا زهرا صدای قلب منه

با دعاشون ، دلا روشنه ، شوره زارا ، مثه گلشنه

 

دریافت سبک



*************************

سرود

 

جشن پیوند دو نور ربُ الاعلا ، مبارک باشه به ذات حیّ یکتا

تهنیت از حضرت باریتعالی ، به نبی و آل پیمبر

شور ِ سُرور همه لبها ، نغمه ی هر عاشق شیدا

با شعفی ناب و بی همتا ، ذکر یا حیدر و یا زهرا

بادا مبارک یا مولا ، بادا مبارک یا زهرا

******

 میخونن شعر شعف لیلا و مجنون ، شده خوشحال و خوش و شاد و غزلخون

سر زهرا و علی آلاله بارون ، رفته غم از هر دلی بیرون

شد چراغونی و نور افشان ، از شرافت تموم عالم

جمله ی حور و ملک اینه ، تهنیت ای رسول اکرم

بادا مبارک یا مولا ، بادا مبارک یا زهرا

******

ای عزیزان ِ دل ختم رسولان ، ما گدایان شما هستیم به قرآن

بدهید در راه حق از لطف و احسان ، یا علی جان یا فاطمه جان

قلب مصفّا میخواهیم ، روزی ِ تقوی میخواهیم

توشه ی فردا میخواهیم ، خیر دو دونیا میخواهیم

بادا مبارک یا مولا ، بادا مبارک یا زهرا

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)


دل مشتاقان ز شادی ، بی قرار ِ بی قرار است

گل بریزید گل بریزید ، جشن پیوند دو یار است

نبی چون ذات حق ، به شوقی منجلی

بگوید تهنیت ، به زهرا و علی

یا زهرا یاعلی

******

وصل دو یار عزیز و ، دلبرا بادا مبارک

ازدواج دو نگار ، هل اتی بادا مبارک

الهی که شویم ، ز عزت ما همه

فداییّ رَه ِ ، علی و فاطمه

یا زهرا یاعلی

******

ما که مِهر اهل بیت ِ ، مصطفی در سینه داریم

در ره ِ عشق علی و ، فاطمه جان می سپاریم

تمام ِ فخر ِ ما ، ثنای اهل بیت

الهی که شویم ، فدای اهل بیت

یا زهرا یاعلی

 

دریافت سبک



***********************

سرود

 

بر همه عالم ، تهنیت بادا ، جشن پیوند ِ، حیدر و زهرا

جشن پیوند دو نور داور است ، جشن وصل دو گل پیغمبر است

جشن رحمت ، جشن نور است ، غم امشب از ، هر دل دور است

این عروسی به همه مبارک باد ، جان فدای این عروس و این داماد

تهنیت بگو به شخص پیغمبر ، با گل ِخنده و با یک قلب شاد

تهنیت یا سیدی یا مصطفی

******

گل بریزد از ، جنت الاعلا ، بر سر حیدر ، بر سر زهرا

هر مَلَک محو ِ تجلای حیدر ، حوریان به دور زهرای اطهر

دل ِ عالم ، شده شیدا ، بَه بَه ، به این ، جشن زیبا

ای خوشا کسی که هر دم میکند ، روی دل سوی علی و فاطمه

باشد از عنایت خاص ایزد ، سائل کوی علی و فاطمه

تهنیت یا سیدی یا مصطفی

******

شکر للّه ما ، غرق آواییم ، عبد مولاییم ، عبد زهراییم

فقر ما و فضل و جود و احسان ها ، هر چه داریم بُوَد از لطف آن ها

ای بر روی ، لب ذکرتان ، جان ها فدای راهتان

ای بُوَد سعادت ما پیروان ، که شویم یاور عترت و قرآن

میرسد روز ظهور انشاءالله ، از عنایت خداوند منّان

العجل یا حجت بن العسگری

 

دریافت سبک



**********************

سرود

 

در این جشن با صفا ، دلها مصفاّ باشد

پیوند فرخنده ی ، علی و زهرا باشد

نازل شده ز رحمت ، آیه های تبارک

بگو با شور و شادی ، یا مصطفی مبارک

یامصطفی مبارک

******

مدح این دو بخوانیم ، با قلب خوشحال وشاد

جانم عالم قربانِ ، این عروس و این داماد

دو دریای خوبی و ، وفا به هم رسیدند

دو جلوه ی رحمتِ ، خدا به هم رسیدند

یامصطفی مبارک

******

ما سائلان ِ مسکین ، امشب از آل عبا

هم مدینه میخواهیم ، هم نجف هم کربلا

آرزوی ما بُوَد ، که با یاد شهدا

زائر ِ نجف شویم ، با سربند ِ یا زهرا

یا علی یا مرتضی

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)

 

 

سرود  


خنده بر لب عالم همه مبارک        وصال علی و فاطمه مبارک

عاشق، به لبش مدح و سرور و آوا

عاشق، به دلش عشقِ علی و زهرا

  عاشق ، سر میده ، هِی آوا ، یا علی ، یا زهرا

ما که بر حبّ علی اسیریم        به حریم فاطمه فقیریم

میریم امشب همگی مدینه    صله از ختم رسل میگریم

یا علی یا فاطمه مبارک

******

گلِ شور و شعف میزنه جوونه       میخونم نغمه و شور عاشقونه

عشق ، این دو محبوب خدا قشنگه

جشن ، وصلِ نور و هل اتی قشنگه

ذکرم ، با شوری ، بی همتا ، یا علی ، یا زهرا

کاسه ی خالی آوردیم آقا      به درِ مجلس جشن شما

به پای هم الهی پیر بشید     به سلامتی به لطف خدا

یا علی یا فاطمه مبارک

******

میده از قلب خود گزارش به هر دو         پیمبر میکنه سفارش به هر دو

زهرا ، همراهیش کن همیشه دمادم

حیدر ، این امانت و به تو سپردم

با هم ، باشید تا ، به آخر ، ای زهرا ، ای حیدر

همه جا پشت سرِ هم باشید      توی شبها قمرِ هم باشید

دعای من همیشه با شماس     تو خطر ها سپر هم باشید

یا علی یا فاطمه مبارک

 

دریافت سبک


*******************

سرود

(شعر خوانی در قالب بحر طویل)

 

شراب عشق مینوشم ، زجام عشق مدهوشم ، لباسی زر نما از تار و پود بی نظیر

شوق میپوشم ، زنم دم فارغ از هر غم ، چو شبنم روی گلهای گلستان ولا

از دو گل زیبای طاهایی ،دو درّ بحر زیبایی ، در اوج شور و شیدایی ، نوایی از

شعف بر لعل جانم زمزمه باشد، نوای روح من یا حیدر و یا فاطمه باشد

به این اذکار نورانی دلم هو هو کنان ، راهی دریا شد...

عید وصل دو لاله ی زیبا شد          عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان      چون پیمبر ، یا علی ، یا زهرا شد

******

در اوجِ آسمان با بانگ روح افزا و روحانی ، ملائک خنده بر لب با جمالی از فروغ لطف نورانی

همه با یکدگر با صدق و ، با اخلاص بنمودند فردوسِ مصفا را چراغانی ، وَ در عالم

صلا سر میدهند ای مردم عالم ، بوَد جشن وصال دو گل گلزار ، پیغمبر، دو یاس گلشن دلبر

دو نور جلوه ی داور ، دو انسان خدا منظر ، دو بحرالله را گوهر ، سَر و سَرور ، دل و دلبر

که با نام خداوندیِ این دو ، توبه ی آدم قبول افتاد و او مقبول درگاه ربوبیّ ِ خدای

حیّ بی همتای اعلا شد...

عید وصل دو لاله ی زیبا شد          عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان      چون پیمبر ، یا علی ، یا زهرا شد

******

بگو در آستان حضرت معبود ، در این ماه ذِلقعده که یا رب بنده ای در محضرت آمد

اگر چه گشته او در امتحان صبر و طاعت رد ، الا ای خالق سرمد ، تو را سوگند بر احمد

اگر چه او گنهکار است ،  امّا از محبین علی و همسرش زهراست در عالم

قسم بر شاهِ مردان مظهر ایمان ، قسم بر کوثر قرآن ، قسم بر فجر ، بر فرقان

قسم بر نور و الرّحمن ، وَ معنای لطیف ناب و زیبا و ، دل انگیزِ دو لفظ لؤلؤ و مرجان

به حقّ چهارده نوری که از سوی خدا آمد ، برای لطف و جود و رحمت و غفران

بین در مانده ام دستم بگیر ای مهربان تا آن زمانی که ، ببینم جلوه های نور عشق

حیدری و فاطمی در صفحه ی رخساره ام از لطف پیدا شد...

عید وصل دو لاله ی زیبا شد          عید وصل دو نور بی همتا شد

ذکر عشق تمامی مشتاقان      چون پیمبر ، یا علی ، یا زهرا شد

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهماسلام)

برچسب‌ها: سرود ازدواج حضرت زهرا و علی (علیهماالسلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و... در شهادت امام جواد (علیه السلام)

 

واحد

 

من که ندونستم آقا ، قدر زیارت تو رو

نشه یه روزی که بیاد ، به من بگی دیگه برو

ببین شکسته اومدم ، به گل نشسته اومدم

خسته خسته اومدم

جوادی و ابن الجواد، خیلی کارا ازت میاد

دوست دارم خیلی زیاد

غریب آقام (آقام)2

******

میون حجره ای غریب ، بدون یار وبی حبیب

ذکرلب خونیه تو ، امن یجیب امن یجیب

زهر جفای همسرت ، آتیش زده بر جیگرت

هیچکی نبود دور وبرت

تشنه تشنه دل کباب ، چرا ندادن به تو آب

تنت به زیر آفتاب

غریب آقام (آقام)2

******

یواش یواش داره میاد،ماه عزا غم حسین

آی نوکرا آماده شیم، برا محرم حسین

ماهی که دل رنگ خداس، به غم وغصه مبتلاس

روضه خونش خود خداس

برای اونکه باوفاس، غریب دشت کربلاس

سرداره اما سرجداس

غریب آقام (آقام)2

 

دریافت سبك



****************************

 

زمینه - نوحه

 

آسمان دلم ، مانده در ماتم و عزا

نور چشم رضا ، می شود عاقبت فدا

قاتلش زهر کینه ها

بین ماتم فتد ز پا

واغریبا واویلتا

******

قاتلش پشت در ، می کند هلهله به پا

او به ناله زند ، مادر قد کمان صدا

یاد رخسار نیلی است

بر دلش داغ سیلی است 

واغریبا واویلتا

******

کام عطشان کند ، یاد صحرای کربلا

بر لبش زمزمه ، نام ارباب سر جدا

تشنه لب بین شور و شین

ذکر او می شود حسین

واغریبا واویلتا

 



****************************

 

نوحه

 

در حجره ایی غریب و تنها

پرپر زند عزیز زهرا

با دست همسر ، با کام عطشان

مسموم کین شد ، امام خوبان

آه و واویلا (مظلوم اماما)

******

ابن الرضا ناله نماید

تا هادی از مدینه آید

خواهر ندارد ، مادر ندارد

در خانه خود ، یاور ندارد

آه و واویلا (مظلوم اماما)

******

ای هشتمین رکن امامت

امام رضا سرت سلامت

ذکر ملائک ، نام جوادت

بر روی بام است ، جسم جوادت

آه و واویلا (مظلوم اماما)

 

دریافت سبك



****************************

زمینه

 

حال و روز منو کی میدونه

بی وفا شده با من زمونه ، واغربتا

داره جگرم و میسوزونه

زخم زبونای توی خونه ، واغربتا

غریب اونکه میون خونه (یاری نداره)2

بخاطر دنیا کسی باهاش (کاری نداره)2

 بی کسی خدایا میکشه منو

غم فراق بابا می کشه منو

******

الهی که نفسم بگیره

دست منو مادرم بگیره ، واغربتا

خدامیدونه که خون دلم

آرزومه که از اینجا برم ، واغربتا

آرزومه این دم آخری (بابا برسه)2

برسه به داد پسری که (خیلی بیکسه)2

بی کسی خدایا میکشه منو

غم فراق بابا میکشه منو

 

دریافت سبك



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور و در شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و... در شهادت امام جواد (علیه السلام)

 

واحد

 

در بین حجره ناله ای ، بر گوش عالم می رسد

از غربت و غصه ی او ، غم بر روی غم می رسد

ناله ای ، که غم به دل آورد

 با هلهله می رسد ، بر گوش هر خوب و بد

صد آه و واویلتا

 ******

روی زمین پا می کشید ، چون جد عطشانش حسین

غرق عطش گردیده بود ، آن قبله گاه عالمین

همسرش ، شد قاتل جان او

شد مادرش فاطمه ، آن لحظه مهمان او

صد آه و واویلتا

 ******

بر روی بام خانه بود ، جسمش به زیر آفتاب

از سرخی خون جگر ، گردیده روی او خضاب

مرغکان ، چون آمدند در برش

یک باره آنجا زدند ، سایه روی پیکرش

صد آه و واویلتا

 

دریافت سبك


*************************

 

زمینه

 

یک نفر بین حجره ، ناله زند ای وای

یاد مادر فتاده ، گریه کند های های

مسموم از جفا شد ، جامش پربلا شد

همچون جد عطشان ، لب تشنه فدا شد

یا جوادالائمه باب الحوائج

****** 

ای خدا دارم از این غصه به نزدت گله

همسرش پشت درب حجره کند هلهله

سمی در دل جام ، ریزد آن سیه کام

بنهاد آن سیه رو ، جسمش بر روی بام

یا جوادالائمه باب الحوائج

 ****** 

کاظمینت اماما ملجأ روح و دلم

عشق تو شد سرشته تا به ابد با گلم

تو عین صفایی ، مظهر سخایی

عشق من تو هستی ، چون ابن الرضایی

یا جوادالائمه باب الحوائج

 

 
 
 
*************************
 


 
 

زمزمه - واحد

 

در میان حجره به شور عاشقانه

می کنم گلایه از جور این زمانه

همسرم جفا کرد، چه ها کرد ، به قلب پرشراره ام

همچو مادرم در، جوانی به آسمان ستاره ام

روی بام خانه، شبانه ، نهاده جسم اطهرم

مرغکان پریدند، کشیدند ، سایه به روی پیکرم

قلب من پربلاست ، یاد کرببلاست ، یاد عاشورا می افتم

آه و واویلا از این غم

 ******

خود در این مصیبت از خود گلایه کردم

بهر جد عطشان خود چه ناله کردم

من کجا و شاه، شهید ، کرببلا کجا بود

چون که غصه ی او ، همیشه ، به قلب ماسوا بود

پیکرم اگر برده زیر ، خورشیده تابان خصم من

دشمنی نیامد، بتازد ، با مرکبش به جسم من

قلب من پربلاست ، یاد کرببلاست ، یاد عاشورا می افتم

آه و واویلا از این غم

 

دریافت سبك



*************************

شور

 

 جود و لطف تو بی کران ، فرش راه تو آسمان

کاظمین زیبای تو ، آرزوی سینه زنان

ای عزیز قلب رضا ، دست ما و دامانِ تو

سائل حریم توایم ، چشم ما و احسان تو

ای فلک به تو متکی ، ایها الامام الزکی

ای امام هر متقی ، ایها الامام التقی

******

ای ولای تو تا ابد ، رکن دین و ایمان ما

آستان قدیمی تو ، قبله دل و جان ما

ای جواد سائل نواز ، کی شود ز لطفِ شما

ما پیاده عازم شویم ، کاظمین سوی کربلا

ای فلک به تو متکی ، ایها الامام الزکی

ای امام هر متقی ، ایها الامام التقی

 

 



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور و در شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و... در شهادت امام جواد (علیه السلام)


واحد

 

اگر چه اسیرم به غفلت ، رسد لطف مولا به دادم

ز جان شکر حق را بگویم ، که در بند عشق جوادم

شدم مرثیه خوان دلبر ، به سوز و به آه و به زاری

به یاد امام غریبم ، شده اشکم از دیده جاری

به قلبم فتاده ، شرار عزایت

جوادُ الائمه ، بمیرم برایت

واویلا واغربتا

******

بگویم ز مظلومیِ تو ، به غربت زدی ناله ها ، آه

چه گویم چه گویم چه گویم ، به حجره زدی دست و پا ، آه

عیون جمیع ملائک ، برای شما گریه کرده

به عرش برین فاطمه در ، عزای شما گریه کرده

 کنیزان به شادی ، و آن هلهله ها

شده خون به قلبِ ، پریشان زهرا

واویلا واغربتا

******

تنت بر روی بام خانه ، و بر روی آن سایه افتاده

در این روضه خوانی جانم ، کنم از غم کربلا یاد

بگویم ز داغ امامی ، که در قتلگه لاله تن بود

و در تابش نور خورشید ، تن بی سرش بی کفن بود

شده جان عالم ، از این غصه بر لب

سلام خداوند ، به سالار زینب

یا حسین یابن الزهرا

 

دریافت سبك


***********************

واحد

 

تو آیت عظمایی ، تو حجت کبرایی

تو مظهر جود حق ، امید دل مایی

ای زاده زهرا ، جانم به فدایت

با عترت طاها ، گریم به عزایت

واویلا واویلا

******

آغشته به خون دل ، شد روح و روان تو

سوز شرر آن زهر ، زد شعله به جان تو

ای عرش معلّی ، خاک رهت آقا

شد حجره ی خانه ، قتلگه ات آقا

واویلا واویلا

******

ای آنکه بهاری و ، مانوس خزان بودی

از کودکی ات گریان ، بر قدّ کمان بودی

تو گریه نمودی ، بر روضه ی سیلی

بر چادر خاکی ، بر صورت نیلی

واویلا واویلا

 

دریافت سبك



***********************

دودمه

 

به تسلای دل فاطمه که صاحب عزاست    شیعه هم درد رضاست

هادی از داغ پدر زمزمه اش وا ابتاست       شیعه هم درد رضاست

**** **

تو امیر کاظمینی و رئوفاً بالعباد                یا اباالهادی جواد

حضرت مشگل گشا ادرکنی یا باب المراد   یا اباالهادی جواد

**** **

تشنه لب از پا فتادی چون غریب کربلا      یا جواد ابن الرضا

می زدی در حجره در بسته مادر را صدا    یا جواد ابن الرضا



***********************

زمینه - شور

 

میخونم از تو غریبونه ، غمت دلو کرده دیوونه

ز داغ تو ای گل زهرا ، یه چشمم اشک و یکی خونه

ناله ی تو ای عشق رضا      قلب منو از جا می کنه

اینکه شده قاتلت زنت         ارث عمو جانت حسنه

آه و واویلا ، یابن الزهرا

******

بابا میدونم غم زهرا ، نمیره یک لحظه ز یادت

حالا ببین که ، غم مادر گرفته دامان جوادت

غربت جانسوز و زهر کین     وقتی آتیش زد بر جگرم

یاد مدینه کردم و باز             اومد جلو چشمم مادرم

آه و واویلا ، یابن الزهرا

******

کبوترا پر می گرفتن ، روی سر تو عاشقونه

تا اینکه هرم نور خورشید ، تنت رو آقا نسوزونه

کجا بودند این کبوترا         میون صحرای کربلا

پیکر ارباب بی کفن    برهنه بود زیر دست و پا

آه و واویلا ، یابن الزهرا

******

خدای جودی همه دنیا  ، دخیل دستای کریمت

برای تو کاری نداره ، مهمون بشیم توی حریمت

دل بی تابم با شور و شین    مقیم شده توی کاظمین

امضا کن آقا تا عرفه             شور بگیریم بین الحرمین

یا اباعبدالله الحسین

 

دریافت سبک



***********************

شور

 

تا کاظمین ، پر می زنه مرغ سینه ، کنار گنبد می شینه

روضه ی مادر میخونه

آقایی که ، تو کنج حجره نیمه جون ، به یاد زهرا بی امون

روضه ی مادر میخونه

قاتل من زهر شرر بار شد     قاتل مادر در و دیوار شد

در وسط کوچه تو را می زدند      کاش به جای تو مرا می زدند

مادر مادر یازهرا

******

گم شده بود ، صدات تو اون هلهله ها ، حجره ی در بسته آقا

جا داره از غم بخونه

با لبای ، تشنه زدی پر تا خدا ، زنده شده کرب و بلا

جا داره از غم بخونه

اصغر من کی به زبان آمده     حرمله با تیر و کمان آمده

شیرخواره لحظه ای آروم نداره      کاشکی از آسمون بارون بباره

لای لای علی اصغر

******

قاتل تو ، نداره رحمی به تنت ، رو پشت بوم بدنت

کبوترا داد می زنن

با پراشون ، سایه زدن روی تنت ، کفن شد آخر بدنت

کبوترا داد می زنن

مگر به کربلا کفن ، به غیر بوریا نبود

مگر حسین فاطمه ، عزیز مصطفی نبود

مگر کسی که کشته شد ، تنش برهنه می کنند

مگر که کهنه پیرهن ، به پیکرش روا نبود

یا حضرت ثارالله ، سیدی یا مولا



***********************

واحد (حماسی)

 

از ازل منم زیر دین تو       آرزوی دل کاظمین تو

صحن و سراتو عشقه ، ایوون طلاتو عشقه ، گلدسته هاتو عشقه

مولا جواد الائمه

******

نام تو آقا به روی لبام       حاجتم بده خیرالانام

با عشق شما مستم ، دل بر کرمت بستم ، بگیر آقاجون دستم

مولا جوادالائمه

******

شامل منه کرمت آقا      دعوتم بکن حرمت آقا

ماه شبای تارم ،  تویی تو کس کارم ، تو گلی و من خارم

مولا جوادلائمه

******

کعبه ی دلم کربلای تو       آقا ، جون من به فدای تو

کرببلاتو عشقه ، اشک عزاتو عشقه ، پرچم سیاتو عشقه

مولا ابی عبدالله

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور و در شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و... در شهادت امام جواد (علیه السلام)

 

شور

 

دستای خورشید رو به آسمونه     داره نوای غریبی می خونه

حالش چه زار و دلش بی قراره     حتی  توون نشستن نداره

وای ، جگر پاره پاره دهان خون

وای ، رُخش زرد زرد و خزان گون

وای ، جواد الائمه یا مولا

******

از حجره ی او رسد یک نوایی           هادیِ من ای گل من کجایی

کرده مرا زهر همسر اسیرم      لب تشنه در حجره ی خود میمیرم

وای ، نه آبی دهد نه دوایی

وای ، مرا کشته این بینوایی

وای ، جواد الائمه یا مولا

******

زندان همسر مرا کرده دلگیر          گرچه جوانم ولی گشته ام پیر

مویم سپید و دلم خونه خونه     ای وای از این شهر و از این زمونه

وای ، ندارم به خانه پناهی

وای ، بود جُرم من بی گناهی

وای ، جواد الائمه یا مولا

******

فرجام کارم شده ناله و غم      هستم به یاد عزیزانم هر دم

هستم به یاد نوای عمو آب       غم های جّدم مرا کرده بی تاب

وای ، امون از عطش روی لب ها

وای ، امون از دل خون مولا

وای ، جواد الائمه یا مولا

 

دریافت سبک



************************

نوحه

(به سبک ای پیکر جز قد و بالا)

 

می ریزد ز سوز غربت     روی خاک حجره ام اشک روانم

این غم را کجا برم که         همزبان من شده قاتل جانم

وای ، بی قرار بی قرارم ، بر زمین سر می گذارم

تشنه لب جان می سپارم

آه و واویلا

******

ای مادر شدت این زهر     کن نظر نور دو چشمم را گرفته

شعله ی روضه ی کوچه      در دل محزون و زارم پا گرفته

وای ، از جنایتهای ثانی ، مادر قامت کمانی

رنگ و روی ارغوانی

آه و واویلا

******

بی تاب و خسته و مجروح    می رسد تا آسمانها ناله هایم

دست و پا می زنم اما               یک نفر نکرده یارب اعتنایم

وای ، دشمن از کینه ام سوخت ، قلب چون آیینه ام سوخت

مثل مادر سینه ام سوخت

آه و واویلا

 

دریافت سبک


************************

زمینه

 

حریم تو قبله گاهم     فقط تو هستی پناهم

نگات به من آبرو داد    تا با توام سر به راهم

آه ، بخدا صاحب عرش خدایی

آه ، میوه ی قلب امامِ رضایی

آه ، بانی روضه ی کرب و بلایی

اذن عزای تو رو ٬ رضا با دست خودش داده

از بچه گی تو حرم ٬ راه ورود ما باب الجواده

******

به سمت قبله پاهاشه    یه دریا خون تو چشاشه

دلش خوشه امشبی رو      مهمون اشک باباشه

آه ، یکی یه کاسه ی آبی بیاره

آه ، به خدا غربتم اندازه داره

آه ، بارونِ چشمی که ابر بهاره

می سوزه بال و پرش ، وقتی که هلهله ها رو می بینه

میخونه با نَفَسش ٬ روضه ی پهلو و بازو و سینه

******

تو خونه محرم نداره   دلش شده پاره پاره

روزای آخر به یادِ     عمه ی محمل سواره

آه ، بخدا گردنمون زیر دِینه

آه ، وقتی که دل تو بین الحرمینه

آه ، شب شبه گفتن ذکر حسینه

تو روضه ی ارباب ٬ چشامون مدیون اشک همیشه

با ذکر یا زینب ٬ دوباره دلها محرّمی میشه

 

دریافت سبک



************************

واحد

 

یادگار امام رئوف مدینه

گوشه ی حجرشه رو به قبله می شینه

الهی هیچ کی مثل آقام غم نبینه

میخونه تنهای تنها         با چشای مثل دریا

روضه ی غربت حیدر     روضه ی پهلوی زهرا

وای ، غربت از چشمش داره می باره

وای ، توی خونشم محرم نداره

یا مظلوم ، یاجواد الائمه

******

تو سکوت سیاهی یه نور غریبه

یاور هر دو عالم خودش بی حبیبه

روی لب هاش فقط ذکر اَمن یُجیبه

چقدر دل نگرونه        زیرلب داره میخونه

زن من قاتل من شد    امون از درد زمونه

وای ، می سوزه از کینه ی همسرش

وای ، میشنوه ناسزا بر مادرش

یا مظلوم ، یاجواد الائمه

******

روی بام یه خونه کبوتر رسیده

سایبونی شده بر تنی غصه دیده

وقت تدفین‌‌‌ ملائک همه صف کشیده

سه روزه به زیر آفتاب     به زیر خورشید و مهتاب

تنِ آقا رو زمین       به یاد حضرت ارباب

وای ، تشییعش میکنن فرشته ها

وای ، لایوم کیومک یا کربلا

یا مظلوم ، یاجواد الائمه



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور و در شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و... در شهادت امام جواد (علیه السلام)

زمینه

 

مث گل تشنه مونده        غزل وداع رو خونده (3)

زن بی حیا جونش و      به روی لبش رسونده (3)

تو به جای همسرم   بابا بابا بابا

بیا بالای سرم          بابا بابا بابا

این دم آخرم            بابا بابا بابا

وای ، امون ای دل ، امون ای دل ، آقام غریبه

******

شده نفس آخر      پسر امام رضامون (3)

شده زائر کاظمین   مادر امام رضامون (3)

شده تنها جوادش         خدا خدا خدا

نمیرسن به دادش         خدا خدا خدا

یه قطره آب میخوادش    خدا خدا خدا

وای ، امون ای دل ، امون ای دل ، آقام غریبه

******

حالا روی بوم افتاده      با لبای تشنه آقا (3)

ولی لااقل کفن شد   کسی نیاورد بوریا (3)

تا که خندید حرمله    حسین حسین حسین

تا میکردن هلهله       حسین حسین حسین

تو حرم شد ولوله      حسین حسین حسین

وای ، امون ای دل ، امون ای دل ، آقام غریبه

 



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور و در شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

نوحه و زمزمه و شور و... در شهادت امام جواد (علیه السلام)

زمینه

 

دارم آتیش میگیرم ، از غمُ و غُربتِ تو

چه غریبونه شکستند ، آقا جون حُرمتِ تو

جلوی من ، روی زمین ، میریزن آب و تا اینکه

بسوزه از ، اثرِ زهر ، دلِ شکسته و خونم

دیگه چشمام، نداره سو ، میونِ حجره ی تاریک

یکی کمک ، کنه به من ، داره میاد بالا جونم

کجایی بابا ، دارم میمیرم

دلم گرفته ، به غم اسیرم

یا جواد الائمه

******

چی بگم از غریبی ، چی بگم از جدایی

میونِ خونم حتی ، ندارم آشِنایی

اگه الان ، گُم شده تو ، هلهله ها صدایِ من

اگه دارن ، نا نجیبا ، به آه و ناله میخندن

جلو چشمام ، میره میاد ، خاطره ی غروبِ غم

لحظه ای که ، به روی نی ، سرِ حسینُ میبندن

تا دمِ مرگم ، نداره پایان

گریه برایِ ، شهیدِ عریان

غریبِ مادر حسین

******

چند شبِ دیگه مونده ، به ماهِ غُصه و غم

خدا کنه که امسال ، برسم به محرم

بگو با غم ، که یا جواد ، بیا سفارشم کن تا

مادرِ تو ، اجازه ی ، نوکریمو بده امسال

میخوام اگه ، زنده بودم ، ماهِ مُحَرّمُ دیدم

شبِ دهُم ، جون بذارم ، به پایِ روضه ی گودال

داره این روزا ، مثلِ همیشه

پیرهنِ مشکیم ، آماده میشه

غریبِ مادر حسین

 

دریافت سبک



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: نوحه و زمزمه و شور و در شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

اشعار شهادت امام جواد (علیه السلام)

امیر عظیمی

ای که بر جود تو عیسای نبی رو می زند
روبروی گنبد تو نوح زانو می زند

صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می زند
شمع عمرت در جوانی از چه سو سو می زند

بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است
در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است

ذکر مظلومیّتت در شهر پر آوازه شد
در جوانی رشته ی عمر تو بی شیرازه شد

زهری آمد رخنه کرد و درد بی اندازه شد
زخم های کهنه ی آل پیمبر تازه شد

باز یا رب بی وفایی زنی در اهل بیت
روضه های مجتبی و زهر همسر، اهل بیت

زهر گاهی چند سالی با جگر سر می کند
رفته رفته مرغ روحت را کبوتر می کند

گاه زهری در جگرها کار خنجر می کند
قلب ها را پاره و جان را مکدّر می کند

در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد
مثل جدّت، لحظه ی آخر تو را لب تشنه کرد

مثل جدّت، لحظه ی آخر تنت بی تاب شد
تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد

آب هم چون کربلا در خانه ات نایاب شد
ذکر لبهایت"علی این تشنه را دریاب" شد

وقت مردن،جرعه آبی بر جگرها خوشتر است
آب خوردن اصلاً از دست پسرها خوشتر است

همچو بسمل! وای بر من، می زدی تو دست و پا
هلهله می کرد دشمن، می زدی تو دست و پا

در سرای خویش اصلان، می زدی تو دست و پا
بشکند دستان آن زن، می زدی تو دست و پا

ای شب قدر رضا، قدر تو را نشناختند
پیکرت را روی بام خانه ات انداختند

سایه سار پیکرت، بال کبوترهای شهر
گریه کن های غمت، چشمان مادرهای شهر

سینه زن های شما دستان خواهرهای شهر
پیکر تو دفن شد مانند پیکرهای شهر

کربلا امّا تنی عریان به روی خاک ماند
داغ یک سینه زنی در سینه ی افلاک ماند


*************************


سید محمد میرهاشمی

رزمنده ی عشقم مرا همسنگرى نیست
مادر نه ، فرزندى نه ، یار و همسرى نیست

جز مرگِ غربت با دل صد پاره از غم
بهر نجات از غصه راه بهترى نیست

غربت ببین فریاد من بر آسمان است
اما چه سازم قاتلم را باورى نیست

جان دادم و دست خودى در كار باشد
زهر خودى خوردم كه زهر دیگرى نیست

جز خاكهاى حجره ی در بسته و ، جز
خون جگر از بهر این دل یاورى نیست

هر قطره ی خون دلم این نكته گوید :
یاس سپید عشق كه نیلوفرى نیست

با نیش خند طعنه‏ ها سوراخ شد دل
وا حسرتا گر ضربت میخ درى نیست

من مرغ عشق كوثر از نسل رضایم
كنج قفس از من به جز مشت پرى نیست

تا كه بدامانش بگیرد این سرم را
جان مى دهم اما كنارم مادرى نیست

بالاى جسم نیمه جانم كف زنانند
شادى چرا ؟ این شیوه ی غم پرورى نیست !

با یاد جدّم از عطش مى ‏سوزد این دل
لبها ترك خورده ولى آب آورى نیست

در آفتاب بام ، جسمم را گذارید
بهر سم اسبان مرا گر پیكرى نیست

************************

محمود ژولیده

گه ز پا اُفتم و با آه جگر می خیزم
گه نشینم وسط حجره و بر می خیزم

دل من با جگر خون شده عادت کرده
مثل هر روز که با سوز جگر می خیزم

نگرانِ نَفَسِ سوخته ام نیست کسی
تشنه جان بازم و دنیای دگر می خیزم

به گمانم دگر این عمر وصالی ندهد
در جوانی ز پی بار سفر می خیزم

بعد هر ناله جانسوز که اُفتم ز نَفَس
باز از هلهلۀ چند نفر می خیزم

قتلگاهم شده این حجرۀ در بسته حسین
گرچه بی نیزه و شمشیر و سپر می خیزم

به جوانیِ علی اکبرت ای جدّ غریب
وقت رفتن به تماشای پسر می خیزم

به امید نفس آخر و دیدار اجل
گاه در بستر خود دیده به در می خیزم

یاد پهلوی شکسته کمرم را خم کرد
گه از این دنده به پهلوی دگر می خیزم

منکه در کودکی یک بار زمین افتادم
گاه چون فاطمه با درد کمر می خیزم

با خروج پسر فاطمه هنگام ظهور
همره منتقم فاطمه بر می خیزم


************************

محمود قاسمی

گیرم که گلی به زیر پا جا دارد
یا مرغ میان شعله مآوا دارد
از پشت در حجره پراکنده شوید
جان دادن او مگر تماشا دارد ؟

************************


محمد سهرابی

سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود
چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود

زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید
شکوه ی سرخت اگر سوی خراسان نرود

وحشت داغ تو رَم داد دلم را ورنه
گفته بودند که آهو به بیابان نرود

فاطمه بهر سرت روغن بادام آورد
گریه کرده است که زلف تو پریشان نرود

عرق آلود به دیدار تو آمد پدرت
زآن که بی غسل، کسی دیدن خوبان نرود

تشت رسوایی این زن ز سر بام افتاد
بر سر بام گرفتم تنت ای جان نرود

رقص تشت است که کم نیست ز رقص شمشیر
یارب اینگونه دگر مرد به میدان نرود

آفتاب لب بامی، تو مگر عمر منی؟!
یارب این عمر من خسته شتابان نرود

غم خود را بده و شافع این امّت باش
تا کسی سوی بهشت از درت ای جان نرود

بال در بال به بالای بلای تو ملول
چند مرغند که با پیکر تو آن نرود

که ز خورشید فروزان به تن شاه شهید
از تنش رنگ برفت و غمش از جان نرود

پس چرا شد قُرُق روضه ی تو روضه ی طوس
گر ز بغداد فغانت به خراسان نرود؟

لب گزیدن به چه معنی است، جگر را بگزید
که ز تن جان شد و جان از پی جانان نرود


************************

محمد فردوسی

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را
طوری که حتی تار دیدی این و آن را

وقت زمین افتادنت احساس کردی
در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را

در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد
یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را

مثل عمو جانت حسن آزار دیدی
از بس شنیدی از خودی زخم زبان را

این زن که دست جعده را از پشت بسته
جاری نمود اشک زمین و آسمان را

از او تقاضای دو قطره آب کردی
وقتی تماشا کرد خشکی دهان را ...

... در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت
سوزاند قلب مادری قامت کمان را

با هلهله ... با کف زدن ... با پای کوبی
مانند عاشورا ورق زد داستان را

هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن
دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را

 شکر خدا بالای بام آماده کردند
بال کبوترها برایت سایه بان را

دور و بر تو جز کبوترها نبودند
دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را

با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند
دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت امام جواد (علیه السلام)
[ 2 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام جواد(علیه السلام)

روز امام رضا عزا دار است ، اگر با دیده دل نگاه کنی امروز ثامن الحجج گریان است در غم میوۀ دلش جوادالائمه ، بگو آقا آجرک الله ، آخر روز شهادت میوۀ دلش امام جواد ، جوان از دست داده آن هم جوانی مثل جواد الائمه ، در شهر غربت ، با لب تشنه ، در حجره در بسته ، بگو امام رضا میوۀ دلت را با لب تشنه شهید کردند .
اما کربلا جوان امام حسین علی اکبر را از دم شمشیر و نیزه ، تا حسین فاطمه ناله علی اکبررا شنید با عجله آمد، یک قدری امام حسین به آن بدن نگاه کرد نشست کنار بدن ، سر علی را به دامن گرفت ، دلش آرام نشد ،سر جوانش را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد ، همه دارند نگاه می کنند ببینند حسین با علی اکبر چه  می کند ، یک وقت دیدند خم شد صورت به صورت علی گذاشت ، هی صدا می زد ، میوۀ دلم علی .

لب گشا حرف بزن ، من به فدای سخنت                    
مخفی از عمه تو ، بوسه زنم بر دهنت

منبع:كتاب گلچین احمدی



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: متن روضه امام جواد(علیه السلام)
[ 1 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام جواد(علیه السلام)

کنم چو یاد من از حالت امام جواد                            
شود کباب دل از حالت امام جواد

نه مونسی ، نه انیسی نه یار و غمخواری              
 که تا دمی کند او رأفت امام جواد

جوان و گوشه بغداد و شهر پر دشمن                       
فغان زبی کسی و غربت امام جواد

بوقت داد جان، دوستی نبُد پیشش                        
که پرسد از غم و از محنت امام جواد

امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد)
به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست 1 بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن .
درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود .
اما قربان  غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ،
آن زن ملعونه دستور داد  کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد .

1. شمس الدین ، سید مهدی ، در عزای مظلومان ، شفق ، قم ، ص 117 .
منبع:كتاب گلچین احمدی



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: متن روضه امام جواد(علیه السلام)
[ 1 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام جواد(علیه السلام)


زسوز غم پر پروانه می سوخت                                 
 ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی                                        
که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر                                        
دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا                                              
نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد                                   
به حال وی دلی آنجا نمی سوخت

از همین جا دلت را روانه آن  حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ،
 اما کبوترها  می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .

منبع:كتاب گلچین احمدی

                                    



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: متن روضه امام جواد(علیه السلام)
[ 1 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام جواد(علیه السلام) . توسل به حضرت

بعد شهادت امام رضا ابا صلت یک سال در زندان بود می گوید : یک وقت دلم گرفت احساس دلتنگی کردم بعد شهادت امام رضا ، یک شب بیدار ماندم و مشغول دعا و عبادت شدم متوسل شدم به امام جواد خدا را بحق جواد الائمه قسم دادم مرا نجات دهد هنوز دعای من تمام نشده بود دیدم امام جواد در زندان نزد من حاضر است .
فرمود : ابا صلت چه کاری داری ؟
گفتم آقا یکسال زندانم بعد شهادت پدر بزرگوارتان، فرمود : کجا می خواهی بروی من آزادت کنم ؟
 1 گفتم آقا من یکسال زندانم چرا الان آمدی مشکل مرا حل کنی و مرا نجات دهی ؟
فرمود اباصلت تو امروز گفتی یا امام جواد الائمه ادرکنی من هم پاسخ تو دادم .

1. نجفی ، محمد جواد ، ستارگان درخشان ، اسلامیه ، ج 10 ، ص 114 .
منبع:كتاب گلچین احمدی



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: متن روضه امام جواد(علیه السلام) توسل به حضرت
[ 1 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام جواد(علیه السلام) . آقای محمدرضا طاهری


قرار ما سر میدان کاظمین
ای اولین زیارت ما بعد کربلا
بخشنده تو
خدای کرم تو
جواد تو
ابن الرضا تو
حضرت باب المراد تو
کوچیک و بزرگ ندارن این خانواده؛امام رضا می خواد از همون اول حواس هارو جمع کنه،محمد نامی است،می گه هنوز آقا به مَرو نرفته،سفر آخره؛زیارت آخر آقا به خانه ی خدا،تشرف آخر آقاست،نابینا بودم،گفتم :آقاجان یه عمره گدای در خونه ی شما هستم،یه عنایتی نمی کنید،یه نگاهی کن این چشمای ما بینا بشه،آقا فرمود:یه نامه می نویسم،ببر بده به پسرم جوادالائمه،می گه نامه رو گرفتم اومدم خدمت جواد الائمه،موفق خادم امام جواد الائمه در و باز کرد،گفتم نامه دارم از امام رضا برا جوادالائمه،اومدم،من و کنار مهد جواد الائمه  آورد،خردساله آقا،سن و سالی نداره،گفتم :آقا جان،از باباتون براتون نامه دارم،فرمود:موفق نامه رو بگیر بیار،نامه رو باز کرد،جلو چشم آقا جوادالائمه گرفت،آقا خوند،نامه رو بوسه زد،یه ارتباط عجیبی بین این پدر و پسره،لذا اگه رفتی حرم جوادالائمه بگو آقا جون بابات،حرم امام رضا هم رفتی،هرموقع گره سختی اوفتاد،نه برا هر چیزی،برا هر چیز پیش پا افتاده ای بگی آقا به حق جوادالائمه،واقعاً جفا كردی،یه موقع گره سختی به كارت افتاد،برو پیش پای آقا وایستا،پایین پا،بگو آقا،به حق آقا زاده ات جواد الائمه امضاء كن من برم،می گه نامه رو بوسید،با دستای كوچولوش،روی چشمام كشید،چشمام و باز كردم،ماه دلارای جوادالائمه رو دیدم،یابن الحسن
دیده صد بار اگر كور شود بهتر از آن
كه به دیدار تو یك فیض نگاهش ندهند
ماه رجبیه یك كاری بكن،نیمه ی شعبان می رسه،بتونی تو تولد آقا،صاحب تولد و بتونی ببینی،آقا جان یا جواد الائمه،دستم به دامنت،حاجات دنیاییت رو همین جا بخواه،بگو آقا ماه رمضون میاد،دستم خالیه،نیمه شعبان می آد دستم خالیه،حالا داری گریه می كنی من می خوام مابین گریه هات بگم و رد شم،آخرین وداع علی بن موسی بن الرضا با خانه ی خداست،طوری طواف كرد،كه امام رضا،عاقبت وقتی می خواد بره،دیدن جواد الائمه نیومد،سراغ عزیز دردونش و گرفت،امام رضاست و جون جواد الائمه،پسرم كجاست،گفت آقاجان هرچی بهش گفتیم بیاد،تو حجر نشسته داره گریه می كنه،آقا امام رضا خودش اومد تو حجر،پسرم نور دیده ام،چرا پا نمی شی بابا،گفت بابا می خوام پاشم دیگه پاهام طاقت نداره،این وداع آخری كه كردی،دیگه می دونم مدینه برنمی گردی،دیگه خونه ی خدا نمی آی،آخ،بذار توشه بگیریم شب جوادالائمه،با همه خداحافظی كرد ابی عبدالله،می خواد به سمت میدان بره،دید اسب حركت نمی كنه،یه نگاه كرد دید نازدانش دستای ذوالجناح و گرفته،گفت بذار بابات بره میدون،گفت می خوای بری میدون،برو،اما یه شرط داره،باید از اسب پیاده شی منو در آغوش بگیری،ابی عبدالله پیاده شد،یه جا حسین این عبارت و بكار برده،لاتحرقی قلبی،دلم و آتیش نزن دخترم بذار برم،گفت:بابا می خوای بری میدون برو،یه شرطی داره،بابا یادته وقتی خبر شهادت مسلم رو بهت دادن دخترش و صدا زدی،رو زانوت نشوندی یه دست یتیمی به سرش كشیدی،یه دست یتیمی سر من بكش برو،می دونم دیگه بر نمی گردی
بخشنده تو
خدای کرم تو
جواد تو
ابن الرضا تو
حضرت باب المراد تو
هرصبح چهارشنبه مقیم تو می شوم
اومد خدمت امام هادی،اون روز خیلی براش بد اومد،افتاد زمین دستش زخمی شد،پاش زخمی شد،گرفتاری،از در كه وارد شد گفت:آقا عجب روز بدیه،آقا فرمود:«چرا خطاها و اشتباهات خودتو پای اون روز می ذاری،روزها همه مقدسه،هر روز مختص یه امامه».چهارشنبه ها روز امام جواد روز امام رضاست روز موسی بن جعفر، روز امام هادی است،پنجشنبه روز امام عسكریه،از این زیارت روزها جدا نشی،هر وقت كه تو خونه ات می خونی خونه شما می شه حرم و شما خادم اون حرم می شید



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: متن روضه امام جواد(علیه السلام) آقای محمدرضا طاهری
[ 1 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]

متن روضه امام جواد(علیه السلام) . آقایان بنی فاطمه و طاهری

مسموم وا اماما
شهید وا اماما
 غریب وا اماما
همیشه،وقتی این جمله رو شنیدی،با اون سینه زدی،حالا تفكر كن رو این، بعد سینه بزن،گریه ات ببین میگیره یا نه؟
مسموم وا اماما
شهید وا اماما
 غریب وا اماما
امشب باید یه جوری دل امام جواد علیه السلام رو بدست بیاری،همه ی اهلبیت  یه طوری روضه ی مادر رو خوندن،اما هیچ كدوم مثل امام جواد علیه السلام، توی چهار ساله گی روضه نخوندن.
گفت دیدم  هی رو زمین می کوبه،پهلوی امام رضا،  هی میگه:می کُشمتون، آتیشتون می زنم،امام رضا علیه السلام فرمود:عزیز دلم،چشات دو تا كاسه ی خون شده،چه كسی رو می خوای بكشی،چه كسی رو می خوای آتیش بزنی،یه نگاه به امام رضا كرد، عرضه داشت بابا من یه سئوال از شما می كنم،  بابا گناه مادرم چی بود؟ چرا مادرم رو زدند ؟اگه می خوای دل امام جواد رو بدست بیاری،چند خط از زهرا بخونیم.

برگ آلاله کجا
سیلی نا مرد کجا
یه پدر وقتی بخواد بچه رو آروم كنه،شبها براش قصه میگه،از روز اول جوادش رو آروم میكرد،میگفت:پسرم،یه روزی مدینه،ریختن در خونه مون رو آتیش زدن،برای همین بود هی میزد روی این خاك ها،موفق دوید ،گفت:امام رضا، جواد خورده زمین داره گریه میكنه،حضرت،اومد گفت:عزیز دلم چی شده این جور گریه میكنی؟گفت:بابا الان خوردم زمین،پهلوم درد گرفت.آخ مادر....... هر جا نشستی بلند صدا بزن یازهرا...........



موضوعات مرتبط: امام جواد(ع)

برچسب‌ها: متن روضه امام جواد(علیه السلام) آقایان بنی فاطمه و طاهری
[ 1 / 7 / 1393 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 17 18 19 20 21 ... 62 صفحه بعد